شهر ماچوپیچو کجاست؟

شاید نخستین بار است که نام ماچو پیچو را می شنوید و حتماً می پرسید که شهر ماچوپیچو کجاست؟! اینجا شهری پر رمز و راز در ارتفاعات کشور پرو در امریکای جنوبی است. این شهر که متعلق به سالیان دور و مربوط به زمان اینکاهاست، با پلههای سر سبز خود که تراس نامیده می شود، در واقع یک شگفتی معماری به حساب می آید. با اینکه هم اکنون بخشی از این شهر باستانی تخریب شده است، اما هنوز هم پر طرفدارترین جاذبه دیدنی کشور پرو به شمار می رود.
با ما در سفربانک همراه باشید تا سفری به ماچوپیچو اسرار آمیزترین شهر باستانی داشته باشیم؛ چرا که میخواهیم موشکافانه به کشف شگفتیهای امپراطوری اینکا بپردازیم .
تاریخ شهر مرموز ماچوپیچو
در سال 1450 میلادی و در زمان سلطنتِ اینکا پاچاکوتی، در ارتفاعات و در میان کوه های آندس بنایی ساخته شد که سال ها پس از مرگ مردمانش باعث شگفتی همگان شد. آن چه از سبک طراحی این شهر بر می آید این است که بی شک ساخت آن مستلزم مشارکت متخصصین معماری و مهندسین نقشه کشی بوده است؛ کاری پر زحمت و سنگین که در عین ناباوری متعلق به زمانی است که تکنولوژی پیشرفته ای وجود نداشت. زمانی به قدمت 570 سال پیش در دل تاریخ!
در خصوص ساخت این شهر داستانهای بسیاری مطرح شده است. به عقیده برخی، ماچوپیچو بنایی مخفی برای امپراطوری اینکاها بود و به عقیده برخی دیگر، این شهر مرکز سیاسی، مذهبی و اداری این امپراطوری به حساب می آمد. ضمن اینکه تعدادی معتقدند پایتخت اینکاها شهر کوسکو بوده است که با ماچو پیچو 80 کیلومتر فاصله داشت.
اما پایه و اساس اینکه عدهای ماچو پیچو را مخفی گاه خانواده سلطنتی میدانند این است که در سال 1532 که فاتحان اسپانیا در حال پیشروی بودند، باعث شدند تا مردمان این شهر مجبور به ترک دیارشان شدند. اما در عین شگفتی این شهر افسانه ای به خاطر رشد گیاهان انبوه اطراف و به سبب موقعیت جغرافیاییاش از فتح اسپانیا جان سالم به در برد و برای مدت زیادی تنها مردم محلی از وجود آن شهر مطلع بودند.
کشاورزانی که در زمینهای اطراف این شهر باستانی کار می کردند گهگاه سری به آنجا میزدند. تعداد بسیار کمی از کشاورزان در آنجا سکونت گزیدند. سرانجام در سال 1874 یک مهندس نقشهبردار در کتاب خود به نام "دهکده قدیمی اینکا به نام گاینا پیچو" به ماچوپیچو اشاره کرد. در سال 1911 پروفسور هیرام بینگام محققی کاربلد، از این منطقه بازدید کرد و از زیبایی و عظمت آن به شدت تحت تأثیر قرار گرفت. او که دریافته بود به یکی از بزرگترین یافته های باستان شناسی قرن بیستم دست یافته است، با یک تیم تحقیقاتی متخصص به آنجا رفت. او به مدت 50 سال به کنکاش رمز و رازهای امپراطوری اینکا در منطقهای که روزی محل سکونتشان بود پرداخت.
از سال 1930 تاکنون دولت پرو مشغول ترویج تحقیقات، حفاظت و تقویت این بنای تاریخی است. شهری باستانی با ساخت اصولی و در هماهنگی کامل با طبیعت که مهم ترین یادگار و میراث تمدن اینکا برای بشر امروز است.
شگفتی های ماچوپیچو
اینکاها برای ساخت این شهر بدون استفاده از ابزار پیشرفته، سنگها را به گونه ای بسیار دقیق برش دادند. تمام سنگها طوری در هم چفت شدند که بین محل اتصالاتشان نمیتوان حتی تیغهای به ظرافت یک کارد فرو کرد. جالب اینجاست که در ساخت سازهها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده است و فقط با برشهای دلخواه سنگهاست که هر بنا درست مثل پازلی زیبا در کنار هم چیدمان شدند.
علاوه بر مزایایِ زیبایی شناختی بسیار، هنر اینکاها، مزایای مهندسی نیز داشته است. همین شیوه ساخت به همراه پایه هایی تنومند در عمق 9 فوتی زمین باعث شده است که این شهر کهن در برابر زلزله مستحکم و استوار باقی بماند. به طوری که به هنگام وقوع زلزله، سنگ ها شروع به لرزش می کنند، اندکی جا به جا می شوند و باز درون هم قفل می شوند. درک این شگفتی زمانی محقق می شود که بدانیم پرو کشوری زلزله خیز بوده و از آن مهم تر ماچو پیچو بر اصلی ترین گسل های آن واقع شده است. شهرهای اطراف آن نظیر لیما و کوسکو در اثر زلزلههای سهمگین کاملاً با خاک یکسان شدند؛ چرا که این شهرها از این سبک معماری در سخت بناهای خود استفاده نکرده بودند.
وقتی به این فکر می کنیم که تکان های شدید این منطقه آنقدر مهیب است که تنها چند دقیقه کافیست تا کل آن را با خاک یکسان کند، متوجه می شویم که گویی اینکاها با ساخت ماچو پیچو قصد داشتند که قدرت اندیشه و ابتکارشان را به رخ جهانیان بکشانند. جالب تر اینکه تحقیقات بسیار نشان داده است که همین گسلها سنگهای بسیاری را در طول میلیون سال ایجاد کرده است. سنگ هایی که اصلی ترین مصالح ساختمانی این شهر تاریخی را برای آنان فراهم کرده است. این یعنی حفاظت در برابر گسل با استفاده از دستاورد حاصل از خود گسل!!!
این منطقه به لحاظ جغرافیایی جزء یکی از پر بارشترین مناطق آمریکای جنوبی بوده که سالیانه بیش از دویست متر بارش را شاهد است. اینکاها برای حفظ این بنا در برابر رطوبت شدید، در پایههای عمیق سازههایشان از سنگ خرد شده برای زهکشی استفاده کردند. ضمن اینکه از آبراهههایی در دل بنا برای هدایت جریان آب استفاده کرده اند. روشی که شاید امروزه آشنا به نظر برسد اما در زمان اینکاها شیوهای هوشمندانه و خارق العاده به حساب می آمد. این آبراههها که به کانال های عظیم پایین دامنه متصل بودند آب ناشی از بارانهای شدید موسمی را به جنگلهای پایین دست و به سمت رودخانه هدایت می کردند. به همین خاطر است که هیچ گاه در شهر ماچوپیچو علی رغم بارش های سیل آسا شاهد آب گرفتگی نیستیم.
در حقیقت مهندسین عمران امروزی معتقدند 60 درصد ساخت و سازهای انجام شده در ماچوپیچو، در زیر زمین است. به همین دلیل شاید بتوان گفت که یکی از علل اصلی بقای این شهر با گذشت سالیان دراز همین موضوع بوده است. بنابراین، بخش عظیمی از شگفتیهای این بنا از دیده عموم پنهان بوده و این زمین است که در سینه ی خود راز و رمز تمدنی پیشرفته را به یادگار دارد. شهر ماچوپيچو مکان سکونت حدود 300 تا 1000 نفر بود که همگی نابغه هایی متفکر و هنرمند بودند و شغل اصلی آنها کشاورزی بود.
اطلاعاتی برای بازدید از ماچو پیچو
ماچوپیچو با یک جنگلی گرمسیری انبوه به ارتفاع 1.5 مایل از دریا احاطه شده است. اگر صبح خیلی زود پیش از طلوع آفتاب به دیدن این اثر فوق العاده اینکاها در دل ابرها بروید، مه غلیظی آنجا را فرا گرفته و می توانید شاهد منظره ای حیرت انگیز و تلفیق این سازه با طبیعتی زیبا باشید. در کنار ماچو پیچو پرو کوهی سرسبز با ارتفاع نسبتاً کم به نام هاینا پیچو قرار دارد که روزانه تنها 400 نفر مجاز به صعود از قله آن هستند. جذابیت این کوه در آنست که وقتی به آنجا می روید در پشت سر خود منظره زیبایی از این شهر تاریخی خواهید یافت. بیشتر توریستها در سفر خود برای گرفتن عکس یادگاری زیبا از این منظره بی نظیر مشتاق صعود به هاینا پیچو هستند. اگر شما نیز جزء یکی از آن 400 نفر خوش شانس بودید که توانستند قله هاینا را فتح کنند، حتماً سری به زیارتگاه مجللی که در کنار آن قرار دارد نیز بزنید. این معبد که احتمالا در آن اینکاها به نگهداری و مومیایی اجساد خود می پرداختند، هم اکنون پر از مجسمههای سنگی نفیس و دیدنی است.
به سبب وضعیت جغرافیایی عالی، در اطراف ماچو پیچو جنگلهای بسیاری در حال رشد هستند. هیجان انگیز تر آن است که چه بسا ممکن است در دل درختان تنومند و سرسبز، هنوز هم بناهایی شگفت انگیز و تاریخی و یا مخروبه ای ناشناخته از تمدن های قبل یافت شود. روزانه تنها 2500 نفر مجاز به بازدید از شهر ماچو پيچو هستند. متخصصین معتقدند با رفت و آمد زیاد به این مکان باستانی، سالیانه نیم اینچ از آن از بین می رود. با وجود کوهستانی بودن این منطقه، دولت پرو وسایل حمل و نقل راحتی را برای جابجایی توریستها به ماچو پيچو فراهم کرده است. رفت و آمد این تعداد بازدید کننده به این مکان هم عدد چشمگیری است که هر روز نیاز به مدیریت و برنامه ریزیهای دقیق از سمت دولت پرو دارد.
مورد دیگری که در باره ماچو پیچو پرو باید بدانید این است که در این منطقه پلههایی در کنار کوه و از جنس سنگ وجود دارد. این پلهها به نام پلههای مرگ ماچو پیچو شناخته می شود، زیرا از هم فاصله دارند. فاصله ها طوریست که از بین پلهها می توانید زیر پاهایتان تصویری سبز پوش از درهای عمیق را ببینید که منظرهای ترسناک اما بسیار دیدنی است. ماچوپیچو در ارتفاع 450 متری از رودخانه اورومبامبا قرار گرفته است. با این حال نیازهای روزمره یک زندگی معمولی را در خود دارد؛ خانه، زمین، کانالهای آبی همگی با منظره هایی چشم نواز. اما در گذشته اینجا فقط یک شهر معمولی نبود. در میان تراسهای آن ساختار های عجیب و غریب دیده می شود.
چرا اینکاها منطقهای صعب العبور را برای ساخت و ساز انتخاب کردند ؟
شهر مرموز ماچوپیچو نه تنها به لحاظ معماری که از نظر مهندسی عمران نیز شهری پیشرفته به حساب می آید. این شهر در منطقه ای کوهستانی واقع شده و دقیقا بین دو قله قرار دارد. بر روی لبه های این کوه فضای کار کمی وجود داشت. مکانی که ابتدا می بایست از آن فضایی مسطح برای ساخت بنایی عظیم به وجود می آمد. اینکه چرا در چنین منطقه ی صعب العبوری اینکاها تصمیم به ساخت این بناها کردند، خود ریشه در ایجاد یک امپراطوری و تولد یک افسانه دارد.
در سال 1438 جنگجویان چانکا حمله گسترده ای علیه همسایگان خود یعنی اینکاها داشتند. امپراطوری پیر اینکا با دیدن صفوف طولانی دشمن در دروازه های شهر خود پا به فرار گذاشتند. اما پسر او به دفاع برخاست. وی که از پیشگویی یک پیروزی الهام گرفته بود، با شجاعت دل به ناممکن ها زند! برخلاف انتظار، اینکاها مهاجمین را نابود کردند. آن ها به رهبر جوان خود لقب قهرمان دادند و نام جدید او را پاچاکوتی گذاشتند که به معنای تغییر دهنده ی زمین است.
پاچاکوتی که قدرت را از دست پدر خود در آورده بود، دست به اقداماتی زد. او در ابتدا شروع به گسترش محدوده فرمانروایی خود کرد. توانمندی او در جنگاوری به مرور زمان زبانزد خاص و عام شد. دلاوری او باعث گسترش امپراطوری اش از شمال (کلمبیای امروزی) تا جنوب آمریکای جنوبی (شیلی فعلی) و از شرق تا آرژانتین کنونی در سوحل اقیانوس آرام شد.
پاچاکوتی فرمانروایی محلی خود را به بزرگترین امپراطوری که امریکای جنوبی به خود دیده بود، تبدیل و بر بیش از ده میلیون انسان حکمرانی کرد. پاچاکوتی در سالهای فرمانروایی اش دستور ساخت بناهایی شگفت انگیز را داد. یکی از این بناها شهر تماشایی ماچو پیچو بود.
به اعتقاد پیتر فراست محقق ماچو پیچو، زندگی در این ارتفاع جنبه ی مذهبی و دلایل نجومی داشته است. مردم اینکا پاچاکوتی را به عنوان رهبر مذهبی خود و فردی شبیه پسر خورشید می دانستند. این نشان می دهد که بسیاری از فعالیتهای وی جنبه مذهبی داشته است. محققین متوجه ترکیبی منحصر به فرد از ویژگی های طبیعی در این شهر باستانی شدند. ترکیبی که سبب به وجود آمدن پدیده ای مذهبی به نام محورکیهانی شده است یعنی مرکزی الهی. این بنا محوری الهی برای آسمان، کوهستان و رودخانه هاست. در اطراف ماچو پیچو کوه هایی مقدس وجود دارد که بر روی جهت های اصلی قطب نما قرار دارند. درست در بالای کوه مقدسی که روبروی بنا قرار دارد، صورت فلکی به نام صلیب جنوب دیده می شود. ترکیب کامل این صورت فلکی در پاییز نشان دهنده فصل برداشت محصول برای کشاورزان اینکا بود. عوامل طبیعی بسیاری ماچو پیچو را احاطه کرده است که همگی ریشه روحانی و مذهبی دارد و سبب شده بود این منطقه به مکانی مقدس برای پاچاکوتی تبدیل شود. جایی که او می توانست به پرستش خدایان خود بپردازد و با آن ها ارتباط برقرار کند. شاید به جرأت بتوان گفت این تنها دلیل محکمی است که پاچاکوتی این منطقه را بر فراز صخره های تیز و دره های پر شیب برای ساخت بنایی ماندگار انتخاب کرد. جایی که جابجایی سنگ های چند تنی در آن بسیار دشوار بود و بیش از همه، سازندگان آن فشاری بسیار زیاد را متحمل می شدند.
تفکر هوشمندانه اینکاها در ساخت و ساز ماچوپیچو
اینکاها در فضایی به بزرگی 12 زمین فوتبال ساخت این بنا را شروع کردند. مکانی کوهستانی که با زندگی شهری به شدت در تضاد بود. راه حل جذاب آن ها چیزی نبود جز تراس. تراس در معماری آنها پلکانی بزرگ و به تعداد زیاد به شکل یک استادیوم ورزشی بود که در شیبهای ماچو پیچوکنده شد. جالب اینجاست که ساخت تراس علاوه بر استفاده از فضای کوهستان، از فرسایش خاک ناشی از جریان بارشهای شدید نیز جلوگیری می کرد.
اینکاها در فضای روی هر پلکان به کاشت گیاهان زینتی می پرداختند و از این فضا برای تولید غذا هم استفاده می کردند. دیوارهای سنگی تراس مزیت پنهان دیگری نیز داشت. این دیوارها در طول روز گرمای خورشید را جذب و آن را طی شب به گیاهان بر می گرداند و از این طریق باعث حفاظت از آن ها در برابر سرما می شد. نقش مهم تر این تراس ها حفاظت از بنا در شیب تند نزدیک به 50 درجه است. دیواره های این تراس ها با شیبی 5 درجه رو به عقب ساخته شده بود که شیب دامنه را تقویت می کرد و با وزن خود خاک را مستحکم نگه می داشت.
مهندسین پاچاکوتی پس از هم سطح سازی منطقه، جمع آوری سنگ ریزه ها و پر کردن شکاف صخره ها با دقت سنگ و خاک مورد نظر را بر روی زمین کار گذاشتند. آن ها برای پایه ریزی زیر تراس ها از سنگ های بزرگ استفاده کردند و به عمق یک متری زمین که می رسیدند از سنگ ریزه ها، شن، خاک گیاهی و خاک معمولی استفاده می شد. این طراحی هوشمندانه زیر بنایی محکم برای دیوارها محسوب می شد. ضمن اینکه با بارش های شدید ابتدا خاک و سپس شن و کم کم قطعات بزرگتر اجازه نفوذ آب به داخل زمین را می داد تا سیل عظیم بارش ها از این طریق کنترل شود. این آب توسط آبراهه ها به دامنه های کوه منتقل می شد. سپس در پایین سراشیبی و داخل دیوار، تراس آب را به سمت یک کانال بزرگ هدایت می کردند تا به آرامی به حوض پایین دره بریزد.
جابه جایی سنگ ها به شیوه ی اینکاها
به دلیل آنکه جابه جایی سنگ ها بدون وسایل چرخدار به ارتفاعی این چنین بسیار سخت بود، مهندسین پاچاکوتی به سراغ تخته سنگ های گرانیتی که در امتداد دامنه قرار داشت رفتند. آن ها برای جابه جایی ابتدا از الیاف گیاهی و حیوانی طناب هایی محکم بافتند و سپس با کمک نیروی انسانی آن ها را به بالای صخره ها انتقال دادند. بر اساس تحقیقات انجام شده، بزرگترین مشکل اینکاها، نبود تکنولوژی نظیر جرثقیل و ارابه در ساخت چنین بنایی است. استفاده از طناب های عظیم برای جابه جایی سنگ ها حتی در سطوح صاف بسیار طاقت فرسا و مشکل بود. چرا که اصطکاک زیر سطح سنگها با خاک باعث فرو رفتن هرچه بیشتر آن در زمین و مقاومتشان در برابر جا به جایی می شد. بنابراین، سنگ تراشهای اینکا ابتدا سنگها را با کمک چکش های سنگی و یا سنگ های کوچکتر به شکل مکعب در می آوردند. سپس زیر آن را به شکلی گرد مثل زیر قایق تراش می دادند و بقیه قطعات گرانیتی و سنگ ریزه ها را جمع آوری می کردند و در مسیر جا بجایی می ریختند تا سنگ ها بتوانند بر روی آن ها بغلتند.
هنوز هم آثار و بقایای سنگ تراشی در ماچو پیچو وجود دارد. راه حل کشیدن سنگ ها به کمک طناب های بزرگ فقط در مورد سنگهای کوچک تر جواب می داد. اینکاها برای انتقال سنگ های بزرگتر از روش دیگری استفاده کردند. زیرا کار کردن تعداد زیادی انسان بر لبه صخره ها و کشیدن طناب به دلیل محدودیت فضا بسیار مرگبار بود.
آن ها دو نردبان از جنس الوار چوبی یا سنگی را بر روی هم قرار می دادند. چوبهای افقی این نردبان ها از کناره های آن بیرون زده بود. اینکاها با حرکت این دو نردبان بر روی هم سنگ ها را انتقال می دادند. مشخص است که چنین کار عظیمی نیازمند نیروی انسانی فراوان است. راه حل امپراطوری اینکا برای استخدام نیروی انسانی، مالیات بود. قانونی که پاچاکوتی برای مردمان امپراطوری خود گذاشت این بود که آن ها میتوانستند مالیات خود را با کار بدنی پرداخت کنند. استخدام نیروهای شهری به جای بردهها اندیشه هوشمندانه ی پاچاکوتی بود. برده ها را می توان وادار به کار کرد اما نمیتوان از آن ها کار درست و بی نقص انتظار داشت.
آن چه از ساخت ماچوپیچو بر می آید این است که نیروی انسانی نه به اجبار بلکه به اختیار خود و با احساس مسئولیت و افتخار به ساخت چنین بنایی پرداختند. بعد از ساخت تراسها، نفرات پاچاکوتی به سراغ ساخت شهر، میادین و معابد رفتند تا باز هم هنر خود را به رخ جهانیان بکشانند. آن چه اینکاها را محبوب کرد این است که آنها علاوه بر اینکه انسان هایی متفکر، باهوش و سخت کوش بودند، به طبیعت احترام می گذاشتند. آن ها به جای صاف کردن بالای کوه و ساخت بناهایشان بر روی آن سعی کردند در دل کوه اثراتی شگفت انگیز خلق کنند و شکل کلی طبیعت کوهستان را به هم نزنند. دیوارهای سنگی خانهها با سقفهایی پوشالی برای محافظت در برابر بارشها زمانی محل زندگی مردمانی توانمند بوده است. اکنون این تنها سنگها هستند که روایتگر روزگار باستانی و نمایانگر رمز و راز ماچو پیچو به شمار می روند.
بنایی نظیر ماچو پیچو سازگار با طبیعت، در دل کوهستانی سرسبز با جنگل های انبوه حکایت از اندیشه، درک و سخت کوشی اینکاها دارد. مکانی به واقع شگفت انگیز که حقیقتاً همانند معبد آرتمیس و دیوار چین ارزش قرار گرفتن در لیست عجایب هفتگانه را دارد.
آخرین مقالات






نظرات کاربران
با سلام به تمامی دوستان سفربانکی عزیز من اولین باره که نام ماچوپیچو را می شنوم چون اطلاعاتی درباره ی این شهر نداشتم اما با خواندن این مقاله و به لطف سایت خوب سفربانک توانستم اشنایی کامل با این شهر پیدا کنم این شهر در کشور پرو و در امریکای جنوبی واقع شده و مم امیدوارم که هر چه زود تر ویروس کوید نوزده یا کرونا بره تا همه ما بتونیم سفر کنیم و از سفر کردن خودمون لذت ببریم به شما دوستان عزیز سفربانکی هم پبشنهاد می کنم اگر قصد سفر به کشور پرو را داشتید حتما از این مکان زیبا دیدن کنید
سلام اولین باره نام ماچو پیچو را می شنوم وشهر ماچوپیچوشهری در ارتفاعات کشور پروهست در امریکای جنوبی. ماچوپیچو یک شگفتی معماری هست. ماچوپیچو پر طرفدارترین جاذبه دیدنی این کشور.دراطراف این شهرکوه هاوجنگل های انبوه وجود داره که این شهررازیباترکرده.بنای ماچوپیچوکه سازگارباطبیعته اینقدشگفت انگیزه که جزعجایب هفتگانه هم هست یه مطلب جالبی که خوندم از مقاله سفربانک که در این منطقه پلههایی در کنار کوه و از جنس سنگ وجود دارد که به این پله هاپله های مرگ میگن چون ازهم فاصله داره. فاصله خانواده که از بین پلهها می توانیم زیر پاهامونوببیبنیم درهای عمیق سرسبزی که اون پایین هستند که منظرهای ترسناک اما بسیار دیدنی دارد.
سلام من اول باره که اسم ماچوپیچورومیشنوم.اما با خوندن این مقاله زیبا ازسفربانک اطلاعات خوبی بدست آوردم.ماچوپیچو یکی از شهرهای درارتفاعات کشورپرو آمریکای جنوبی است ک جزشهرهای باستانی بحساب میادن فوق العاده زیبااست.ک اطراف این شهرجنگل هاوکوه های مرتفع ای فراگرفته است برای نظیرماچوپیچو ک ساگارباطبیعته روانکاوانه است ک جزعجایب هفتگانه هم بشمارید.
واقعا عالی بود خیلی دقیق توضیح دادید ممنون بنظرم یکم شبیه قلعه رودخان در گیلان در شهر فومن هستش منو یاد اونجا انداخت
سلام ممنون از شما مقاله بسیار خوبی بود واقعا اینجا منو مجذوب خودش کرد درکنار این طبیعت بکر وزیبا همچین بنای واقعا منحصر بفرد هست نکته جالب این شهر اینه که قرن ها کسی ازاینجا بیخبر بوده وهنوز هم بعضی از نقاط اینجا دست نخورده هست امیدوارم حفظ بشه و مکانی هست که باید حتما به اینجا سفر کرد تجربه بینظیری هست
نمایش بیشتر